روانشناسی تربیتی

 

یادگیری زبان دوم

 

 

 اين يك بدفهمي است كه خردسالان زبان دوم را سريعتر از نوجوانان يا بزرگسالان ياد مي‌گيرند. در واقع، دانش‌آموزان بزرگتر، سريعتر از كودكان از مراحل يادگيري زبان عبور مي‌كنند. به طور كلي، بزرگسالان راهكارهاي يادگيري و دانش وسيعتري درباره زبان دارند و براي تسلط بر زبان مي‌توانند مسئوليت بيشتري بر عهده بگيرند (دياز ريكو و ويد، 2002). سن يكي از عوامل رشد زبان است اما «نه به آن دليل كه دوره حساسي است و يادگيري زبان براي بزرگسالان دشوار مي‌شود» (مارينوا- تد، مارشال، و اسنو، 2000، ص. 28). با اين وجود، دوره حساسي براي يادگيري دقيق تلفظ زبان وجود دارد. افرادي كه زودتر زبان دوم را مي‌آموزند، تلفظشان به افرادي كه آن زبان، زبان مادريشان است نزديكتر است. خيلي دشوار است كه افرادي كه پس از نوجواني زبان جديدي را ياد مي‌گيرند بتوانند بدون لهجه آن زبان را تلفظ كنند (آندرسون و گراهام، 1994). كاتلين برگر (2006) بحث مي‌كند كه بهترين زمان براي تدريس زبان دوم طي دوران كودكي اوليه (۲-۶ سالگی) يا ثانويه (۶-۱۱ سالگی) است، اما بهترين زمان براي يادگيري خودبه­ خودي از طريق در معرض زبان قرارگرفتن (و براي يادگيري تلفظ بومي)، كودكي اوليه است. خوشبختانه يادگيري زبان دوم با درك در زبان اول تداخل ندارد. در واقع، افرادي كه در زبان اولشان سخنگويان ماهري هستند، سريعتر بر زبان دوم تسلط مي‌يابند (كامينز، 1984، 1994). براي اغلب كودكاني كه در نوپايي، همزمان دو زبان را ياد مي‌گيرند، دوره‌اي بين 2 و 3 سالگي، پيشرفتشان بسيار كند مي‌شود زيرا آنها هنوز متوجه نشده‌اند كه دارند دو زبان را ياد مي‌گيرند. اما محققين معتقدند كه با چهار ساله شدن اگر هنوز به اندازه كافي در معرض دو زبان باشند اين مطلب را راحت‌تر مي‌فهمند و تك‌زبانه‌ها(افرادي كه فقط به يك زبان سخن مي­گويند)ي اصيل مي‌شوند (بيكر، 1993؛ ريچ، 1986). كودكان دو زبانه نيز ممكن است در اثناي صحبت واژه‌هاي دو زبان را تركيب كنند، اما اين نشانه گيج شدن آنها نيست زيرا والدين دو زبانه آنها نيز اغلب به طور عمد واژه‌ها را تركيب مي‌كنند. اين وضعيت بين 3 تا 5 سالگي رخ مي‌دهد تا اينكه مهارتشان در زبان دوم كامل شود (برك، 2002؛ بيژيا و ريچي، 1999 )

 

     به دانش‌آموزاني كه ياد مي‌گيرند به دو زبان صحبت كنند هيچ ضربه شناختي وارد نمي‌آيد. در واقع آنها از اين وضعيت سود مي‌برند. درجات بالاي دو زباني با افزايش توانايي­هاي شناختي در حيطه‌هايي همچون تكوين مفهوم، خلاقيت، و انعطاف‌پذيري شناختي همبسته است. به علاوه، چنين دانش‌آموزاني آگاهي فرازباني پيشرفته‌تري دارند. براي مثال، احتمال بيشتري دارد كه خطاهاي دستور زبان را متوجه شوند. اين يافته‌ها نشان مي‌دهد كه دليلي ندارد كودكان دو زبانه خجالت بكشند و لازم نيست انتظار داشته باشيم براي آموختن زبان دوم، كودكان را از زبان اولشان جدا كنيم (برك، 2005؛ بياليستوك، 1999؛ گالمبوس و كلدين- ميدو، 1990؛ گارسيا، 1992؛ ريكسياردلي، 1992). به علاوه، تكلم به دو زبان، زبان رسمی به اضافه يك زبان ديگر، وقتي دانش‌آموختگان وارد دنياي کار مي‌شوند، خود امتياز مهمي است (ميرز، 1998 )

صفحه اصلی | شکایات | درباره کانون
Copyright © 2013 BESAT Language Institute
تلفن تماس : 36044805-051